یادگیری از راه خدمت (Service Learning) چیست؟
سالهاست که در مدارس کشور شاهد روش مشخص و مدون آموزشی هستیم. اما هدف ما از این آموزشها چیست؟ چیزی غیر از یادگیری؟ البته تعاریف آموزش و یادگیری هم باید مورد بررسی قرار گیرند. آموزش یک فرایند دو طرفه بین یاددهنده و یادگیرنده است اما یادگیری یک فرایند یک طرفه است. در یادگیری این یادگیرنده است که با موضوعات درگیر میشود. نتیجه سالها تحصیل علم اگر تبدیل به یادگیری نشود نمیتواند ارزشمند باشد. در تعریف یادگیری دو تعریف مهم وجود دارد. یکی از دکتر علی اکبر سیف پدر روانشناسی ایران و دیگری از جان دیوئی فیلسوف معروف آمریکایی.
یادگیری به معنای تغییر نسبتا پایدار در رفتار است. دکتر علی اکبر سیف
یادگیری به معنای تامل بر تغییرات نسبتا پایدار در رفتار است. جان دیوئی
تا اینجا به نظر با مفهوم یادگیری بیشتر آشنا شدیم. اما موضوع همینجا پایان پیدا نمیکند. چالش مهمتر آموزش به سبک سنتی عدم پیوند یادگیری با فضای واقعی است، چیزی که موجب شده مشکلات بسیاری از کشور به راحتی حل نشود. اگر واقع بین باشیم ما برای حل مشکل آموزش ندیدهایم و هیچ گاه وارد چالش حل مسئله نشدهایم. یادگیری از راه خدمت آموزشهای رسمی را به فضای واقعی پیوند میزند. در یادگیری از راه خدمت یادگیرندگان (دانشآموزان) باید مشکلات اطراف خود را (در خانه، مدرسه، محله، شهر، کشور) شناسایی کنند و لیستی از آنها تهیه کنند. یاددهندگان (معلمین) باید به عنوان تسهیلگر کنار یادگیرندگان باشند. مشکلات مطرح شده توسط بچهها بایستی در کارگروهی متشکل از کلیه معلمین مدرسه مطرح شده و بررسی شود که حل این مشکلات چه مواردی از موضوعات درسی را پوشش میدهد. این بخش از یادگیری از راه خدمت پیوند با موضوعات درسی نامیده میشود. بعد از این جلسه، بایستی یکی از مهمترین مشکلات با مشورت و تصمیم یادگیرندگان انتخاب و برای حل آن فکری شود. در واقع در این مرحله موضوعات درسی با مشکلات واقعی جامعه پیوند میخورند.
بچهها سعی میکنند راهحلهای موجود را برای حل مشکل بررسی کنند. البته که ممکن است راهحلهای جدید به ذهن برسد. این روش به تقویت کار گروهی، افزایش خلاقیت و ایجاد اعتماد به نفس بچهها کمک میکند. به مرور زمان بچهها باید خدمتی که قرار است به گروه خدمت گیرنده دهند را درک کنند. به طور ساده بچهها باید با گروهی که دچار مشکل هستند در تعامل باشند. خیلی اوقات بچهها تصوراتی دارند که شاید هیچ وقت وجود عینی و واقعی نداشته باشد. در مسیر تعامل باید همه جوانب در نظر گرفته شود. به عنوان مثال ممکن است ما در مورد کودکان سرطانی نگاهی داشته باشیم که هیچگاه با واقعیت آنها یکسان نباشد. این مرحله از یادگیری از راه خدمت معناداری خدمت نامیده میشود. در واقع خدمت بایستی برای یادگیرندگان, یاددهندگان, والدین, گروه دریافتکننده خدمت و تمام افرادی که در این پروژه شرکت میکنند معنادار باشد.
اما نکته مهم دیگر در یادگیری از راه خدمت باز اندیشی است. در هر مرحله از اجرای کار باید بازاندیشی صورت گیرد. این مرحله با استفاده از سوالاتی از خود صورت میگیرد. به عنوان مثال میتوانیم بپرسیم که چرا و به چه هدفی این کار را انجام دادهایم، آیا راهکار بهتری برای انجام کارها تا این مرحله نبوده است و …
بحث یادگیری از راه خدمت بسیار گسترده است و من قصد داشتم برای آشنایی اولیه توضیحات کوتاهی در این متن ارائه دهم. خوشحال میشم دوستان نظرات خودشون رو در مورد یادگیری از راه خدمت بیان کنند. در انتها باید بگم که این روش در ایران هم توسط ما انجام شده و اصلا روش غیر قابل دسترسی نیست. امیدوارم با همت همه دلسوزان یادگیری در کشور این مهم به زودی در کل کشور اجرایی شود.
(272)